مقدمه

جاهليت، اصطلاحي است قرآني و حديثي كه به دوره تاريخي پيش از اسلام اطلاق مي‌گردد و به لحاظ ويژگي‌هاي خاص و تفاوت‌هاي اساسي و آشكار بين آن دوره و دوره ظهور اسلام به اين نام عنوان يافته است.

معني و مبناي واژه جاهليت

واژه جاهليت مأخوذ از ريشه جهل و جهل خود به سه معنا به كار رفته است: عدم علم، عدم عقل و عدم حلم.[1]عدم علم يعني فقدان دانش و آگاهي و شناخت، عدم عقل يعني سفاهت و بي‌خردي و عدم حلم يعني دوري از قدر و منزلت انساني. حال سؤال اين است كه واژه جاهليت به كدام يك از اين سه معنا به كار رفته است؟ براي روشن شدن اين مطلب ناگزير بايد به مبنا و خاستگاه اين واژه توجه كرد. بي‌ترديد، مبنا و خاستگاه اين واژه، قرآن كريم و احاديث معصومين(ع) است. به طور كلي اين واژه چهار بار به طور صريح در سوره‌هاي مدني قرآن كريم با تعابير«ظن‌الجاهليه»[2]، «حكم‌الجاهليه»[3]، «تبرج الجاهليه»[4]و«حميه الجاهليه»[5]به كار رفته و در هر مورد به يكي از ويژگي‌هاي دوره جاهليت اشاره نموده است. تعبير ظن الجاهليه، به انحراف فكري اعتقادي مردمان جاهلي اشاره دارد، حكم الجاهليه، قوانين و حكم جاهليت را مورد مذمت و نكوهش قرار داده است، تعبير تبرج الجاهليه، زنان پيامبر را از زينت و آرايش به شيوه مردمان جاهلي نهي مي‌كند، و عنوان حميه الجاهليه، تعصبات كور و غير عادلانه جاهلي را نفي نموده و مورد نكوهش قرار مي‌دهد. حال با توجه به آنچه از آيات مزبور به دست مي‌آيد، مي‌توان پي‌برد كه مقصود از جاهليت و مردمان جاهلي، دو معناي اول يعني عدم علم و عدم عقل نيست. به بيان ديگر، مردمان جاهلي به جهت فقدان علم و دانش و يا نداشتن عقل و خرد مورد نكوهش قرار نگرفته است. بلكه اين مذمت و نكوهش ناظر بر نوع پندار و رفتار و به تعبير ديگر به لحاظ ويژگي‌هاي اعتقادي و اخلاقي عرب پيش از اسلام است، نه دانش و فهم آنان. در روايات نيز اين واژه به معناي سوم يعني در برابر حلم به كار رفته است و پندار و رفتار و اخلاق جاهلي مورد مذمت قرار گرفته نه دانش و فهم آنان، مانند: الاكل عند اهل المصيبه من عمل الجاهليه[6]؛ الفخر بالانساب من عمل الجاهليه[7]؛ و...

بنابراين، جاهليت به معناي عدم علم و يا عدم عقل نيست، بلكه به معناي عدم حلم يعني دوري مردمان جاهلي از قدر و منزلت انساني است. مفسران و مورخان نيز غالبا جاهليت را به همين معنا به كار برده‌اند. به عقيده جواد علي، جاهليت به معناي سفاهت، حماقت، حقارت و خشم و تسليم ناپذيري در برابر اسلام و احكام آن است.[8]محمد قطب(برادر سيد قطب) نيز به اين باور است كه جاهليت هم نوعي حالت رواني است كه فرد از پذيرش هر نوع هدايت از سوي خداوند سر پيچي مي‌كند و هم نوعي عملكرد است كه داوري بر طبق احكام الهي را بر نمي‌تابد.[9]

همچنين خاورشناس فرانسوي، بالاشر، معتقد است كه اسلام بر تمامي ويژگي‌هاي روحي عرب مانند مزاج جنگي، حساسيت عربي، قساوت در انتقام، و مسائل چون شرب خمر، قماربازي و آنچه در رديف آنهاست، صفت جاهلي را اطلاق كرده است.(10)

محدوده زماني مكاني جاهليت

محدوده زماني- مكاني جاهليت چندان روشن نبوده و بين مورخان و دانشمندان مورد اختلاف است. از لحاظ زماني، برخي فاصله بين آدم و نوح را دوره جاهليت دانسته است.[11]بعضي ديگر معتقد است كه فاصله بين حضرت عيسي(ع) و حضرت محمد(ص) دوره جاهليت است كه نه ارشادي بوده و نه پيامبري آمده است.[12]اما آنچه به واقعيت نزديكتر است و با حوادث نقل شده از اين دوره مطابقت دارد اين است كه از نظر زماني مي‌توان دوران قبل از بعثت رسول خدا(ص) را تا حدود 150 و حد اكثر 200سال، دوران جاهلي ناميد.[13]هرچند در اسلام اين واژه به دوره تاريخي پيش از اسلام به طور عام اطلاق مي‌گردد و محدود به زماني خاصي نشده است.

از لحاظ مكاني، اولين بار قرآن كريم به دوره قبل از بعثت عنوان جاهليت را به كار برده است، اما قرآن منطقه و محدوده مشخصي را منظور نكرده است. بلكه رفتارها، پندارها و مصاديقي را كه از نظر قرآن غلط و با معيارهاي آن ناسازگار است، كارهاي جاهلي معرفي كرده است. بنابراين، هر منطقه، محدوده و سرزميني را كه داراي آن ويژگي‌ها باشد، مي‌توان جزء دنياي جاهليت به شمار آورد و مردمان آن را مردمان جاهلي خواند. اما جزيره العرب به ويژه مكه و مدينه از آن جهت مطمح نظر قرار گرفته است كه محل نزول وحي و مبدأ طلوع خورشيد تابان نبوت بوده است. به همين‌جهت، نگاه‌ها بيشتر به همان محدوده و منطقه معطوف شده است تا محيط بعثت و اخلاق و رفتار مردمان آن معلوم شود و اهميت بعثت و عظمت پيامبر و دشواري كار وي آشكار گردد. بنابراين، جاهليت محدود به دوره خاص و محدوده و منطقه مشخصي نيست، اما اصطلاحا به دوره تاريخي پيش از اسلام و محدوده جزيره العرب به ويژه مكه و مدينه اطلاق مي‌گردد.

امام علي(ع) دوره جاهليت و محيطي را كه پيامبر در آن به پيامبري مبعوث شد، چنين بيان مي‌كند: «خداوند پيامبر اسلام را هنگامي مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدت‌ها گذشته و ملت‌ها در خواب عميقي فرو رفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه‌جا زبانه مي‌كشيد. دنيا، بي‌نور و پر از مكر و فريب گشته بود. برگ‌هاي درخت زندگي به زردي گراييده و از ميوه آن خبري نبود. آب حيات فروخشكيده و نشانه‌هاي هدايت كهنه و ويران شده بود. پرچم‌هاي هلاكت و گمراهي آشكار و دنيا با قيافه زشتي به مردم مي‌نگريست و با چهره عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مي‌گشت.»[14]اين يك تبيين و توصيف كلي از عصر جاهلي و محيط بعثت است، در عين‌حال امام در مواردي به طور مشخص به برخي از ويژگي‌هاي دوره قبل از بعثت اشاره و تأكيد دارد كه به برخي از آنها اشاره مي‌گردد:

شرك و بت پرستي

امام علي(ع) مي‌فرمايد:«شما ملت عرب، بدترين دين را داشتيد... بت‌ها ميان شما پرستش مي‌‌شد.»[15]

يكي از ويژگي‌هاي بارز و برجسته دوره جاهلي، شرك و بت پرستي است. گرچه اعراب جاهلي مخصوصا قريش«الله» را خداي بزرگ و خالق آسمان و زمين و مدبر عالم و فرستنده باران مي‌دانستند؛ در عين‌حال بت‌هاي متعددي داشتند كه آنها را مظاهر خداي واقعي مي‌دانستند و پرستش مي‌كردند و در سختي‌ها و گرفتاري‌ها از آنها ياري مي‌خواستند

پی نوشت‌ها


[1]- دانشنامه جهان اسلام، زير نظر حداد عادل، تهران، بنياد دايره المعارف اسلامي، 1375، ج11، ذيل واژه جهل

[2]- يظنون بالله غير الحق ظن الجاهليه(آل عمران، آيه 154)

[3]- أ فحكم الجاهليه يبغون و من احسن من الله حكما لقوم يوقنون(مائده، 50)

[4]- و قرن في بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهليه الاولي(احزاب، آيه 33)

[5]- اذ جعل الذين كفروا في قلوبهم الحميه حميه الجاهليه(فتح، آيه 26)

[6]- الفقيه، ج1، ص154

[7]- وسايل الشيعه، ج8، ص15

[8]- جواد علي، المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام،، ج1، تهران، آوند دانش، ص31

[9]- محمدقطب، جاهليت قرن بيستم، ترجمه

[10]- بلاشر، د.ر.، تاريخ الادب العربي، ترجمه ابراهيم الگيلانی، دمشق، دارالفکر، 1998م، ص50

[11]- جوادعلي، المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام، ص32

[12]- همان

[13]- همان

[14]- ارسله علي حين فطره من الرسول و طول هجعه من الامم و اعتزام من الفتن و انتشار من الامور و تلظ من الحروب والدنيا كاسفه النور، ظاهره الغرور، علي حين اصفرار من ورقها و اياس من ثمرها واغورار من مائها، قد درست منار الهدي و ظهرت اعلام الردي، فهي متهجمه لاهلها، عابسه في وجه طالبها( نهج البلاغه، خطبه 89)

[15]- و انتم معشر العرب علي شر دين و شر دار(نهج البلاغه، خطبه 26)

تهیه شده توسط: صفیه سادات باطنی  -ارشد تاریخ اسلام -مرکز معصومیه قم