تربیت فرزندان

فرزند موجودی است الهی(امانتی الهی) که تا وقتی خانواده ها ندارند احساس حقارت و سرخوردگی و پوچی می کنند اما همین که صاحب فرزند شدند مثل یک کنیز گاها با آن برخورد میکنند. و این یعنی بچه دار نشدن ترس از ناباروری و به رخ کشیدن بقیه و پز توانمندی بچه دار شدن است تا به همه بفهمانند ضعفی ندارند نه اینکه چشم انتظار عنایتی الهی اند.

اما همین که عنایت الهی شامل حالشان می شود دائم گله ها شروع می شود.... و دیگر از آن اشتیاق سابق خبری نیست که نیست. کودک سربار بزرگترها می شود مزاحم خواب و کار و تفریح و مهمانی و...

کودک نمی داند چرا بزرگترهایش نسبت به کمترین خطاهای او زود خشمگین می شوند.  پدرو مادر هم برای اینکه آزادی عمل در زندگی و تربیت فرزند داشته باشند قبلا از کنار خانواده های خود و عزیزانی که شریک حرفها و رنجها و شادی هاشان بودن فاصله گرفتند. البته به آزادی عمل بیشتری دست پیدا کردند اما ....آرامش نه.

دیگر وقتی نصف شب کودک گریه می کند بزرگترها به کمک پدرو مادر نمی روند.

دیگر وقتی پدر و مادر سرکار می روند وجود مهربان دیگری نیست تا کودک را به آرامش برساند کودک موظف است صبح زود از خواب برخیزد و به گوشه ی پرت و سرد مهد کودک سپرده شود. البته کودک مجبور نیست محکوم است.

۱۰ کودک که باید در دامن ۱۰ مادر به گرمی و آرامی به سر ببرند به۱ عنصر غریبه سپرده می شوند که هیچ پیوند عاطفی هم شاید با کودکانشان نداشته باشد مگر حس ترحم ... و کودک باید تمام روز محبت را گدایی کند....

وقتی مهد هم تمام شد کودک می تواند دلتنگی هایش را با تلویزیون قسمت کتد

و هیجاناتش را باخوردن تغذیه های ناسالم و آماده امروزی پاسخ سطحی بدهد.

اگر هم خیلی حوصله اش سر رفت با کامپیوتر خودش را مشغول کند و بجای آنکه آرامتر شود با هیجانات و ناآرامی های بیشتری به جمع برگردد.

کودک نمی دان این بازی ها برایش مفید نیستند اما والدین می دانند که این بازیها سرگرمی های خوبی هستند تا برای ساعاتی از کنار فرزند بودن راحت باشند... کودک به پدر و مادرش اعتماد دارد و نمی داند که آنها دارند از کودکی او سوء استفاده می کنند.

کودک حسرت بازی با والدینش را دارد تا بتواند رفتار با عروسکهایش و بعد ها همسایه هایش را یاد بگیرد اما نمی داند بزرگترها نباید با بچه ها بازی کنند و به آنها ارزشها را بیاموزند بچه ها حق دارند باهر بچه از هرخانواده خوب یا بد بازی کند اما حق ندارد از پدر و مادرش بخواهد به قیمت تربیت او زمانی را با سپری کنند. کودک حق ندارد... چون نمی داند و قربانی کودکی اش است و یا نهاد بزرگتری از خانواده هم ارتباط ندارد تا جبران نداشته هایش باشد....

کودک هیچ حقی ندارد..... کودک هیچ سهمی هم در تربیت خود ندارد....

کودک در آینده ی خود هرشکستی که بخورد هیچ نقشی ندارد.

کودکانمان را دریابیم....

آنها را قربانی رفتارهایمان نکنیم....

خودمان را اصلاح کنیم ُ کودکانمان اصلاح می شوند....

علی(ع) فرمودند: به زبان نسل فرزندانتان با آنها حرف بزنید......تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

یا علی

تأ ثیر دانش ستاره شناسی اسلامی در تمدن غرب

دانسته های ستاره شناسی اسلامی شامل انواع داده های نجومی ،از جمله طراحی تقویم های مختلف ،داده های نجومی مربوط به ستارگان تئوری های جدید در مورد حرکت سیارات و... مهم ترین دست آوردهایی بود که دانش نجوم اسلامی در اختیار غرب نهاد.

مهم ترین ستاره شناسان غربی نظیر ،نیوتن،کپلر،کوپرنیک با دانش نجوم اسلامی آشنا بود

و از دست آوران های ستاره شناسان اسلامی بهره ی زیادی بردند. یکی از نخستین ستاره شناسان اسلامی که در قرنون وسطا در مغرب زمین شهرتی بسیار یافت . احمد بن کثیر فرغانی است که کتاب ستاره شناسی او به نام جوامع علم نجوم توسط گرارودی کر مونایی و یو هانس هسیپا لسنیس ترجمه شد. این کتاب  7  سده در اروپا مرجع و مورد استفاده بوده است. زرقالی اندلسی،دانشمند قرن 5 هجری،که اندیشه ی او در غرب مورد توجه قرار گرفت. کتاب مشهور او در نجوم ، به نام زیج طلیطلی بسیار مورد توجه ستاره شناسان لا تین زبا بود.

پس از آن که مسلمانان رصد خانه ی بزرگی در سراسر کشور های  تحت حکومت خویش برپا کردند. و دست آورد های نجومی دسته ی اولی به دست آوردندواز تمام جهان برای علم آموزی به ان ها مراجعه می کردند. پادشاهان مغرب زمین نه تنها به علمای مسلمان اندس مراجعه می کردند بلکه برای حل مشکلات علمی خود نمایندگان به ممالک شرقی اسلام فرستادند تا مشکلات نجومی خود را حل کنند.

آلات نجومی متعدد اسلامی شامل = انواع اصطرلاب ها،کره های نجومی ، ساعتو آلاتی از جمله دست اورد های اسلامی بودند که به مغرب زمین منتقل شد. استفاده از پاندول برای تعیین زمان وارد اسپانیا شد. در حقیقت می توان گفت: پیشرفت های جدید در علم ستاره شناسی بر اساس ستاره شناسی اسلامی و به وسیله ی یک یهودی اهل اسپانیا که در سال1106 م مسیحیت را پذیرفت و به نام پدر آلفوسنو مغروف شد آغاز کشت وی تأثیر زیادی بر اختر شناسان فرانسه و انگلیس داشت.

 

پژوهشگر:زهرا بهجتی پور- ارشد تاریخ اسلام معصومیه قم

نمونه هایی از مظاهر تمدن اسلامی

نمونه هایی از مظاهر تمدن اسلامی

مسجد قلب تمدن اسلامی

مدینه منوره، اولین مركز حكومت اسلامی بود كه بعد از هجرت نبی مكرم اسلام تشكیل شد و با تأسیس اولین مسجد در این شهر گام های مهمی در تشكیل حكومت و مدنیّت اسلامی برداشته شد؛ چرا كه مسجد علاوه بر اینكه محل عبادت ذات باری تعالی بود به عنوان رسانه ای نو در ترویج فرهنگ و رشد و نموِّ مدنیّت اسلامی شناخته شده بود و پیامبر گزاره های دینی و اخلاقی خویش را در این مكان ویژه القاء می نمودند و این كاركرد تمدن ساز مسجد به جائی رسید كه به عنوان دار الاماره تلقی می شد و چنانچه بین حكوت ها و تمدن ها ملازمه وجود داشته باشد، مسجد از همان ابتدا به عنوان نماد تمدن اسلامی مورد توجه بوده است.

پیوند مسجد و حكوت به حدّی بود كه از آغاز گسترش اسلام موجب شد، ساخت مسجد عمدتاً توسط حكومت ها صورت گیرد و نوعِ امرای جوامع اسلامی ساختن مسجد را وظیفه ی خویش تلقی می نمودند و منابع عمومی را برای این كار اختصاص می دادند.

 كما اینكه امام زمان دارالحكومه ی خود را مسجد كوفه قرار می دهند:

« دَارُ مُلْكِهِ الْكُوفَةُ وَ مَجْلِسُ حُكْمِهِ جَامِعُهَا » 

پایتخت حكومت امام زمان (ع) كوفه است و دار الاماره اش مسجد جامع كوفه است.[1]

1. مسجد اصلي

كه در قلب شهر واقع شده كه معمولاً سوق (يا بازار) آن را احاطه كرده است، مسجد زيتونه در تونس و مسجد مركزي در اصفهان از آن جمله‌اند. در اينجا نماز جمعه برپا مي‌شده و مدرسه‌اي به آن چسبيده بوده كه تعاليم علمي و مذهبي ارائه مي‌داده است.

2.سوق (بازار)

در خارج از مسجد اصلي قرار داشتند و در آنجا فعاليت‌هاي اقتصادي در شهر عرضه مي‌شده است. توزيع كالا و فروش آن از نظر مكاني اغلب از جنبه ماهيتي‌اشان صورت مي‌گرفته است. اقلام مقدسي مانند شمع، بخور و عطر و اقلامي كه توسط كتاب‌فروشان و صحافان به فروش مي‌رسد، در نزديكي مسجد قرار داشته‌اند و بقيه كالاها در فاصله دورتري قرار داشته‌اند. ناحيه مركزي نيز محل تجمع ساير فعاليت‌هاي عمومي از قبيل فعاليت‌هاي اجتماعي، اداري، تجاري، هنري و هنرهاي دستي و حمام و هتل‌ها بوده است.

3. ارگ

كه به قصبه مشهور است نمود حاكم است، قصبه كه دور تا دور آن ديوار بود، مشتمل بر ناحيه‌اي بود كه داراي مسجد، باغ‌ها، دفاتر ساكنان خودش بوده است و معمولاً در بخش بالايي شهر نزديك به ديوار قرار داشته است.

4. مناطق مسكوني

مجموعه‌اي از خانوارهايي وصف شده كه كيفيت خاص زندگي‌شان بر نزديكي و صيميت استوار بوده كه اين امر در پيونددهي شخصي، منافع مشترك و وحدت اخلاقي مشترك متجلي بوده است. اين مناطق مسكوني عملاً متراكم بوده و هركدام داراي مساجد (كه از آن براي عبادت روزانه استفاده مي‌شده) مدرسه، نانوايي، مغازه اشيا و لوازم ضروري مختص به خود را دارا بوده است. آنها هر كدام دروازه‌هاي خودشان را داشته‌اند كه معمولاً پس از آخرين عبادت در شب بسته و پيش از آغاز نخستين عبادت صبحگاهي باز مي‌شده‌اند. مناطق مسكوني در الجزاير و تونس از چنين نمونه‌‌هايي بوده‌اند. اين مناطق از لحاظ قومي سازمان يافته بوده‌اند. برخي مسلمانان نيز در مناطق مسكوني ديگر جمع شده بوده‌اند و هر گروه باورهاي فرهنگي خودش را پياده مي‌كرده و براي آنها جشن مي‌گرفته است.
ذكر اين نكته ارزشمند است كه گرچه عامل چند قوميتي از جنبه واقعي و فيزيكي در شكل گروهي متجلي بوده اما آنان از نظر اقتصادي و اجتماعي از يك نظام حقوقي پيشرفته برخوردار بوده و در هم ادغام شده بودند و از اين طريق مساوات همه گروه‌ها تأمين مي‌شده است. چنانكه رسول خدا (ص) فرمود: هيچ عربي بر هيچ عجمي برتري ندارد، مگر به تقوا.

5. شبكه خياباني

پيوند ميان اين مناطق مسكوني و مكان اصلي از طريق شبكه باريكي از خيابان‌هاي پيچ در پيچ صورت مي‌گرفته است. خيابان‌هايي كه به خيابان‌ها و بن‌بست‌هاي شبه خصوصي، خصوصي و عمومي تقسيم مي‌شده است.

6. ديوار

ديوار مستحكمي با تعدادي دروازه، شهر را در بر مي‌گرفته است.

7. نماي خارجي

در بخش بيروني ديوارها، قبرستان‌ها (قبرستان‌هاي مسلمانان و يهوديان) وجود داشته است. يك بازار هفتگي در خارج از دروازه اصلي وجود داشته است.[2]

محوریت مسجد در شهرسازی اسلامی

پیامبر نخستین  اقدام خود را براى ساختن جامعه جدید و الگو با فعالیت معمارى آغاز كرد، این امر نشان دهنده اهمیت و نقش فضاهاى كالبدى شهرى در هر جامعه آرمانی است و به این ترتیب مسجد در قالب نخستین فضاى كالبدى شهرى در جامعه اسلامى، جاى خاص خود را باز كرد . البته پیامبر شهر یثرب را تأسیس نكرد، ولى ساختن جامعه ای نو در این شهر را از بنا نهادن مسجد آغاز کرد .

بعدها مسلمانان ساختن شهرهاى جدید مانند كوفه، بصره و قاهره را با ساختن مسجد آغاز مى كردند.

 در این شهرها ابتدا مكان مسجد مشخص مى شد و سپس با محور قرار دادن آن، محله ها، خیابانها، بازار و مانند آن شكل می گرفت به طوری كه مسجد به عنوان مدنیت شهری شناخته می شد و اگر در جائی مسجد جامع یا آدینه وجود نداشت، از اهمیت شهری، محروم بود، به طور مثال در شهر بصره مسجد علی بن ابی طالب در وسط شهر قرار گرفته بود  و یا مانند مسجد شهر كوفه كه اولین شهر ساخته شده بدست مسلمانان در قرن 17 هجری است، نخستین محلی كه برای شروع شهر ساخته شد، مسجد كوفه بود.

این اقدام نمادین، جوهره عبودی شهر و جامعه و حكومت در اندیشه اسلامى را به خوبی نشان می دهد محوریت مسجد در معمارى شهرى و نیز چرخه امور شهر به صورت قطب فرهنگ ساز، سهولت دسترسى مردم به مسجد و كثرت مساجد در محله ها در گذشته تاریخى جوامع اسلامى، از دیگر ابعاد جایگاه مسجد در فضاى كالبدى شهرى است.

مسجد و تجلی تمدن اسلامی

با گسترش و نفوذ اسلام در مناطق و سرزمین های گوناگون و وارد شدن این فرهنگ و آمیختگی آن با عقائد آن اقوام به تدریج دگرگونی های اساسی و مهمی در فرهنگ و آداب و رسوم ملت های تازه مسلمان به وجود آمد و پیشرفتهای عظیمی در كلیه شئون زندگی نصیب آنان شد كه از مجموع این تغییرات و پیشرفت ها كه تجلی آنها در مسجد هویدا بود به عنوان تمدن اسلامی قابل شناسائی است.

بعضی از شهرها به دست مسلمانان تأسیس شده است و سابقه ای پیش از تاریخ اسلام ندارد مانند شهرهای بصره ، كوفه، بغداد، سامراء ، قاهره ، قیروان ، جرجان و غیره.

طبیعی است كه این شهرها از ابتدا بر اساس فرهنگ و تمدن خاص مسلمانان ساخته شده اند و رنگ و نماد تمدن اسلامی یعنی مساجد از ابتدا در آن تعبیه می شده است.

اما یك سری از شهرها نیز وجود داشتند كه از سابقه تاریخی بر خوردار بودند و بعدها به حوزه تمدن اسلامی وارد می شدند و به تدریج با ایجاد مساجد و مدارس اسلامی و سایر تأسیسات لازم رنگ اسلامی به خود می گرفتند و هر شهری متناسب با وضع جغرافیایی خود و بر اساس مشتركات شهرهای اسلامی و با آداب و رسوم و مختصات تمدن و فرهنگ اسلامی، گسترش و توسعه یافت.

یك از مشتركات بلكه مهتمرین آنها در شهرهای اسلامی وجود مساجد متعدد، كوچك و بزرگ است كه باعث تقویت روحیه جمع گرائی مسلمانان می شود و آنها را از بیماری اسكی پیسم  می رهاند. [3]بر همین اساس است كه امیر المؤمنین فرمودند:

« وَ اسْكُنِ الْأَمْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِین‏ََ »

در شهرهای بزرگ سكونت كن چرا كه محل اجتماع مسلمانان است.

مدارس

مدارس، ازجمله نهادهایی بود که اعتماد کامل براوقاف داشت, طوریکه ثروتمندان, فرماندهان, دانشمندان, پادشاهان, امیران و... اموال زیادی را برای توسعه وگسترش مدارس وقف می کردند به همین لحاظ هیچ دهکده وشهری از مدارسی که دران ده ها مدرس به اموزش شاگردان می پرداختند, درطول وعرض جهان اسلام خالی نبود. نخستین هسته مدارس در تمدن اسلامی, مساجد بودند طوریکه مسلمانان خواندن, نوشتن, قران, علوم شرعی, زبان وعلوم مختلف را در مساجد می اموختند, سپس در پهلوی مساجد مراکز اموزشی به نام کتاب( که شبیه مدارس ابتداییه امروز بود) به وجود امد که در ان خواندن, نوشتن وچیزی ازعلوم عربی و ریاضیات را برای شاگردان می اموختند. اینگونه مدارس به حدی توسعه وگسترش یافتند که بنابر امارابن حوقل, در یکی از شهرهای صقلیه سه صد باب کتاب بود. در برخی از این کتاب تقریبا صدها وهزاران شاگرد به تعلیم می پرداختند. از چیزهای قابل توجهی که مورخین در زندگینامه ابوالقاسم بلخی می نویسند این است که: ایشان کتابی داشت که در ان سه هزار شاگرد مشغول تعلیم بودند و آنقدر این مرکز اموزشی بزرگ بود که هرگاه بلخی می خواست به صنف ها سربزند وان ها را نظارت کند مجبور بود تا الاغ خود را سوار شده ودر میان صنف ها بگردد.سپس مدارس در پهلوی کتاب ومساجد بوجود امد و دروس ان شبیه تعلیمات ثانوی وعالی عصر حاضر بود در این مدارس اموزش مجانی وبرای همه طبقات جامعه مهیا واماده بود. وشاگردان هیچگونه پولی – چنانچه امروز مروج است- نمی پرداختند و فرزندان ثروتمند و تهی دست همه در پهلوی یکدیگر نشسته و به فراگیری علم و دانش می پرداختند.[4]

پیدایش سکه

شايد براي بسياري از انسان‌ها آشناترين نوع پول، سكه باشد.
به وجود آمدن سكه پس از پيدايش خط، بزرگترين پديده بشري در عالم دادو ستد است. سكه از هنگام پيدايش تاكنون بهترين نوع پول بوده است.
سكه توانسته است راهگشاي شناخت حقايق و دستيابي پژوهشگران به بسياري از واقعيت‌هاي تاريخي گذشته‌هاي دور و نزديك تمدن بشري باشد. سكه‌شناسي شاخه‌اي از باستان‌شناسي است و با آن مي‌توان گذشته يك ملت را مرور كرد.

از روي نقش و نوشته سكه‌ها مي‌توان اطلاعاتي از تاريخ و اجتماع انسان‌هاي قديم به دست آورد كه در كتاب‌ها و كتيبه‌ها موجود نيست. سكه‌ها در شناخت نوع دين و مذهب در هر دوره تاريخي و وضع اقتصادي جامعه در دوره خود كمك بسيار شاياني مي‌كنند و معياري سودمند براي شناخت مقياس ها و اوزان در ادوار گذشته به شمار مي‌روند.
سكه‌ها از نظر جنس مواد پايدارتري نسبت به بقيه مواد هستند و در هر مكاني كه بدست مي‌آيند نوعي شناسنامه محسوب مي‌شوند.
متأسفانه بسيـاري از ســكه‌هاي قــديمي براي استــفاده از فلزهاي قيمـتي آن، به دست سودجــويان ذوب مي‌شود و همه اطلاعات تاريخي آنها از بين مي‌رود.

سكه چيست؟
سكه عبارت است از قطعه فلزي به وزن معين كه روي آن علامت رسمي دولت يا حكومتي كه عيار و وزن آن را نشان مي‌دهد، نقش شده است. سكه از فلزات مختلف مانند طلا، نقره و آلياژهايي مانند برنز ساخته شده است كه اصول اوليه آن هنوز بعد از 27 قرن همچنان پا ‌برجاست. «هرودوت» تاريخ‌نگار يوناني مي‌گويد: «به‌طوريكه مشهور است، ليدي‌ها نخستين مردمي هستند كه سكه زر و سيم ضرب كرده‌اند.»
داریوش نخستين سكه ايراني را ضرب كرد كه اين سكه‌ها به نام «دريك» مشهور بود.

سكه‌هاي دوره اسلامي
بعد از ظهور اسلام در ايران، نخستين سكه اسلامي كه در ايران نيز به كار مي‌رفت، سكه سيمين «درهم» عبدالملك بن مروان است كه در سال 75 هجري قمري به تقليدي از سكه‌هاي ساسانيان و با ظاهر جديد و تركيبي از سكه‌هاي عربي ـ‌ ساساني ضرب شد. سكه‌هاي عرب ـ ساساني سكه‌هايي بودند كه يك طرف آنها ضرب كلمات جديد را داشت در حالي كه روي ديگر سكه شامل حروف پهلوي دوره ساساني بود.

چگونگي ضرب سكه
سكه در قديم به دو روش ساخته مي‌شد؛ يكي با ريختن فلز مذاب در يك قالب و ديگري با كوبيدن چكشي كه نقش خاصي رويش حك شده بود، بر تكه‌اي فلز. روش نخست قالب‌ريزي و روش دوم، ضرب چكشي سكه نام گرفته است.
معمولاً سكه را با چكش ضرب مي‌زدند و طريقه ضرب اين گونه مسكوكات آسان بود. قرن‌ها به اين ترتيب عمل مي‌كردند كه ابتدا نقش پشت سكه را روي فلز محكمي كه معمولاً از فولاد بود به طور معكوس و منفي حكاكي مي‌كردند و آن را در وسط سندان كار مي‌گذاشتند و به همان شيوه عيناً نقش روي سكه را نيز در سر سنبه‌اي از فولاد حكاكي مي‌كردند. پس از تعيين عيار مناسب فلزها و ذوب و شمش‌كردن، آنها را خرد كرده، به قطر و وزن لازم به صورت قطعه‌هايي مي‌بريدند و آن را گداخته، به ضرب فشار چكش به صورت مسكوك درمي‌آوردند. اين نوع سكه‌زدن منحصر به كشور ما نبود و تقريباً در همه جاي دنيا به همين شيوه عمل مي‌شد.
بعدها به صورت بسيار ابتدايي از منگنه‌ها استفاده مي‌كردند و پس از سال 1561 ميلادي با اختراع ماشين ضرب سكه در اروپا، سكه‌هاي استاندارد رواج يافت. براساس نوشته‌ها و مدارك موجود در ايران، در زمان صفويه نظم و ترتيب خاصي براي ضرب سكه وجود داشت. ضرب سكه در ايران دوره اسلامي در مراكز مختلف به تناسب دوره حكومتي و نوع خواست‌ها و سلايق حكام هر دوره ادامه داشت؛ تا دوران افشاريه و زنديه و تا اواسط قاجاريه وضع ضرب سكه كم و بيش به همين صورت بود. ضرب ماشيني سكه از اواخر سلطنت ناصرالدين شاه متداول شد[5].
"ابن کثیر" در "البدایه والنهایه" نقل قولهای متفاوتی را در اینکه سال ضرب اولین سکه چه سالی و به دست چه کسی بود نقل های متفاوتی را ذکر می کند اما نهایتا سال 76 هجری و به دست عبدالملک مروان را می پذیرد.
 
تاریخچه وجود سکه در تاریخ قبل از عبدالملک

اما با نگاهی اجمالی به این موضوع و تاریخچه وجود سکه در اسلام به اولین سکه هایی که در دوران خلفایی چون عمربن خطاب که در برخی از این سکه ها «الحمد لله» در برخی دیگر «محمد رسول الله» و یا «لا اله الالله» نقش بسته است و عثمان در سال 28 هـ. که بر آن نقش «بسم الله ربی»  و دوران خلافت امیرالمؤمنین امام علی (ع) در سال 37هـ. که بر آن نقش «ولی الله» بود وهمچنین سکه هایی درسال 38و39 هـ. که منقوش به نقش«الله الصمد لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفوا احد» و«محمد رسول الله ارسله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون» بود بر می­خوریم که حاکی از وجود مسکوکات در صدر اسلام  بود. و حتی در برخی از این سکه ها تاریخ ضرب آن با این عنوان «ضرب هذا الدرهم بالبصرة سنة اربعین» درج شده است. همچنین معاویه نیز سکه های  دینار و سکه هایی که «دانق» (یک ششم درهم) نام داشت و بر روی آن شکل مردی که شمشیر به کمر داشت نقش بسته بود، ضرب کرد.
  عبدالله ابن زبیر  سکه های درهم را ضرب کرد .او اولین فردی بود که سکه ها را به صورت دایره ضرب می­کرد در دو طرف سکه ها « محمد رسول الله » و « امرالله بالوفاء والعدل » نقش کرده بود. 
عبد الملک وضرب اوّلین سکه رایج
  عبدالملک  برای توجه ویژه به امر ضرب سکه تلاش کرد تا ضرابخانه ای را بنا کند و چاپ کننده ها را در آنجا جمع کرد. مواد اولیه ضرب مسکوکات مانند خاک معدن وسایر مواد برای این امر جمع آوری می شد. نقش سکه ها به  دستور عبدالملک مروان «سوره توحید» و کلمه «محمد رسول لله» بود که در دو طرف سکه منقوش بود. از نکات مهم در مورد سکه های جدید توجه ویژه در وزن آنها بود. از انجا که پول جدید می بایست به جای پول های متعدد قبلی رواج می یافت در نتیجه عبد الملک برای تسریع در این امر سیاست زور وفشار  یا به یک معنی زدن دردناک و حبس طولانی و حتی قتل را در پیش گرفت.
 
پیامد ها و نتایج ضرب سکه

1.از مشکلات عدیده ای که عبدالملک و حکومت اسلامی بخاطر تعدد مسکوکات  دچار آن  شده بود، تفاوت در میزان محاسبه زکات، مهریه و دیات بود که تعدد مسکوکات آن را موجب می­شد، در نتیجه با ضرب این سکه که در آن درهم ها به وزن 10 مثقال و دینار ها به وزن 7 مثقال ( بنا به فرموده پیامبر) ضرب شد، این مشکل حل گردید.
2. در پولهای مسیحیان رایج در بازار مسلمین عبارت تثلیث منقوش بود، در نتیجه بکار گیری پول جدید، آنان را از این مسئله رهایی می بخشید.
3. توسعه و پیشرفت جنبه های تمدنی  در حکومت عبدالملک.
4.آزادی سیادت عرب و در نهایت استقلال در فعالیت های اقتصادی برای آنان.
5. افزایش اقتدار حکومت مرکزی.
  با این روش عبدالملک توانست حرکتی نو و مستقل  را در فعالیت های اقتصادی در حکومت خود ایجادکند.[6]
 
داروخانه و داروسازی در تمدن اسلامی

دانشمندان خارجی پیگذاران داروخانه را مسلمین می دانند.ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می نویسد: نخستین بار داروخانه به وسیله مسلمانان ایجا د شد و هم آنها نخستین مدرسه داروشناسی را بنیاد نهادندو در علم قراباذین کتابهای معتبر نوشتند.

نخستین کتاب قراباذین یعنی طریقه ترکیب داروها را به جا نهاده و درباره ترکیب داروها رسائل مکرر نوشته اند.

نخستین کسی که در این باره مطلب نوشت جابربن حیان بود که شهرت جهانگیر دارد و او را پدر کیمایا عرب لقب داده اند و در حدود سال ( 160 خجری 770 میلادی) بلند آوازه شد.

تمدن اسلامی و گیاه شناسی و طبیعیات

گیاه شناسی یکی از شعبه های علم پزشکی و همچنین کشاورزی بوده است که در این هنر و علم نیز مسلمین قدمهای بلندی را برداشته اند.

ویل دورانت می نویسد:

ادریسی کتابی درباره گیاهان نوشته و 360 نوع گیاه را وصف کرده است . توجه او فقط منحصر به مسائل طبی نبود .بلکه بیشتر از لحاظ علمی و گیاه شناسی بحث کرده بود.

از جمله مهمترین تألیفات در علم زراعت کتاب الفلاحه اثر ابن عوام اشبیلیه ای بود که در ضمن آن از انواع خاک و کود سخن آورده . طریقه کشت 585 نوع گیاه، 50 نوع درخت میوه، روشهای پیوند زنی و علائم بیماری گیاهان و راه علاج آن را شرح داده بود .کتاب وی کاملترین تحقیقات همه قرون وسطی در رشته کشاورزی به شمار می رفت .در کتاب تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در این مورد آمده است.

از گیاه شناسان نامی مسلمان رشید الدین الصوری متوفی 693 هجری است. او محصول مطالعات خود را به شکل کتابی بنام الادویه المفراه درآورد که یکی از سودمند ترین کتابها در این زمینه است.

کتاب و کتابخانه در دوران تمدن اسلامی

در دوران تمدن اسلامی که از سال 81 هجری قمری شروع شد و تا اواخر قرن ششم که به علت حمله مغولها به کشورهای اسلامی این پیشرفت متوقف شد ، شوق مردم به تحصیل علم، ارزش کتاب و کتابخانه را به بالاترین حد خود رسانده بود.

ویل دورانت می نویسد:

در غالب مساجد ، کتابخانه بود، در بیشتر شهرها نیز کتابخانه ه ای عمومی بود که تعداد زیادی کتاب داشت، و درهای آن بروی طالبان علم گشوده بود . در سال 339 هجری قمری در موصل یک کتابخانه ای بود که یکی از نیکوکاران تأسیس کرده بود و مطالعه کنندگان به جز کتاب، کاغذ مورد احتیاج خود را در آنجا می یافتند . تنها فهرست کتابهای موجود در کتابخانه عمومی ری، ده مجلد قطور شده بود. کتابخانه بصره به دانشورانی که در آنجا مطالعه می کردند، مستمری و اعانه هایی می داد.

یاقوت حموی جغرافی دان معروف سه سال در کتابخانه مرو و خوارزم به فراهم کردن اطلاعات برای کتاب معجم البلدان اشتغال داشت.

فقط یاقوت حموی می گوید:

در سال 616 هجری کتابخانه عمومی دیدم که مانند آن در هیچ جای دنیا یافت نمی شد . کتبهای بسیاری در آنجا بود و تنها در یکی از آن کتابخانه ها دوازده هزار جلد کتاب موجود بود. یاقوت حموی در پایان می گوید:من معلومات خود را از آن کتابها اقتباس کردم.[7]

 

 

 

تأثیر پزشکی اسلامی بر تمدن غرب

پزشکى نیز از علومى بود که مسلمانان به آن توجه خاصى داشتند و پزشکان از احترام ویژه‌اى در جوامع اسلامى برخوردار بوده و هستند. از این‌رو، پزشکى در جهان اسلام رونق گرفت و دائرة‌المعارف‌هایى درباره معرفى پزشکان تألیف شد؛ مانند طبقات‌الاطباء ابن اصیبعه.

مسلمانان از آثار پزشکى ایرانى که در دانشگاه جندى شاپور رایج بود و ترجمه آثار پزشکى هندى و یونانى به عربى و تعالیم بهداشتى اسلام استفاده کردند و طب جدیدى را به وجود آوردند.[8]

پزشکی اسلامی به طرق مختلف در پزشکی غرب تأثیر نهاد. یکی از این راه ها ترجمه آثار پزشکان اسلامی به زبان لاتین بود. یکی از این پزشکان رازی بود.

پزشکان تأثیرگذار بر پزشکی غرب

1.رازی ؛

الف. کتاب الجدری و الحصبه ( آبله و سرخک) بزرگترین نوشته اوست.

نخستین بار در سال 1498 به لاتین ترجمه و به نظر می رسد بیشتر از کتب دیگر چاپ شده است.

ب. الحصی المتولدة فی الکلی و المثانة در سال 1896 در پاریس به جاپ رسید.

ج. الحاوی در سال 1279 در زمان شارل یکم توسط پزشکی یهودی به نام فرج بن سالم به لاتین ترجمه شد.

در اروپا از مهمترین کتب درسی مرجع دانش پزشکی به شمار می رود.

2. ابن سینا

قانون مهمترین کتاب پزشکی اوست و نیز مهمترین کتاب پزشکی غرب است.

در اسپانیا جراردکرمونایی به لاتین آن را ترجمه نمود. تفاسیر زیادی بر کتاب قانون به زبان لاتین و عربی نوشته شده است.

3. ابن الخطیب[9]

همچنین در بیمارستان ها از بیمارستان های اسلامی بهره می گرفتند و یا در مورد چگونگی درمان بیماری ها از مسلمانان بهره می جستند. ازجمله بیماری سرخک،حصبه و طاعون و بسیاری از جنبه های علمی از جمله جراحی ها را از مسلمانان آموختند.

اساس علم جراحی کنونی در اروپا

رساله پزشک مسلمان به نام زهراوی قرطبی است.[10]

 



1.مسجد نماد تمدن اسلامی، دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد

1. نگاهی به شهر در تمدن اسلامی،مسعود غنی زاده

1. مسجد نماد تمدن اسلامی، دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد

2. مدارس و آکادمی های علمی در تمدن اسلامی، احمد نکی خاورنیا

1. سمیه عزیزی ، کارشناس موزه داری، سیری بر تاریخچه سکه

1. مقالات تاریخ اسلام-امویان، پژوهشکده باقرالعلوم

1. تمدن اسلامی از زبان بیگانگان،محمد تقی صرفی،دفتر نشر برگزیده، چاپ اول ، بهار 74

[8] . ماهنامه معرفت - شماره 140

[9] . نقش تمدن اسلامی در علوم تجربی، احمد فرید فرزاد هروی

[10] . فرهنگ و تمدن اسلامی،دکتر علی اکبر ولایتی ،دفتر نشر معارف،چاپ 32،1390

 

نویسنده: سکینه قاضی خانی ارشد تاریخ اسلام معصومیه قم