تاریخ اسلام از منظر قرآن
خلاصه فصل اول:
آیا حواد ثی که در طول تاریخ رخ می دهند به علت این است که قوانینی بر آن ها حاکم است یا اینکه این حوادث اتفاقی بود ه و از هیچ قانونی تبعیت نمی کنند؟
اگرتاریخ از یک سلسله امور جزئی تشکیل شده باشند که هیچ ارتباط و پیوندی بین آن ها وجود ندارد، در این صورت قانونی نیز وجود نخواد داشت. منشأپیدایش این نظریه نظریه های غلط و یک بعدی در تفسیر حرکت تاریخ است.
درباره اینکه عامل تکرار این حوادث چیست، دیدگاه های مختلفی وجود دارد که در این جا تنها به نظر قرآن بسنده می شود. قرآن کریم در ابتدا به هدفمند بودن حرکت تاریخ و حرکت آن به سوی هدف معینی سخن می گوید، سپس به آزادی انسان در سازند گی جامعه مبنی بر این که جامعه نیز مانند فرد می تواند آگاهانه در ساخت تاریخ و ریدادهایش نقش مؤثری داشته باشد، تکیه می کنند. بعد از آن به نقش سرنوشت ساز پیامبران و تعقیب یک هد معین از سوی ایشان پرداخته و د ر انتها بیان می کنند که قوانینی تخت عنوان سنت های الهی بر اتفاقات و حوادث تاریخ حاکم هستند. قوانینی که از ترکیب غرایز، عواطف، اندیشه و عملکرد انسان و نحوه ارتباط او با جهان پدید می آید که همه عوامل اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی موجود در روابط انسان ها را در بر می گیرد.
قرآن کریم هرگونه هر گونه تغییر و تحول جوامع بشری را به سنت ای الهی نسبت می دهند و تأ کید می نماید هر اتفاقی که صورت می گیرد خارج از محدوده سنت های الپهی نمی باشد؛ چرا که این سنت ها تخلف ناپذیر و وقوعشان حتمی بوده و انسان را به تفکر وا می دارند.
خلاصه فصل دوم:
عامل انحراف مردم عصر جاهلیت به دلیل بود که مدت ها پیامبری مبعوث نشده نبود. لذا وجود این فاصله زمانی منجر به دور شدن مردم از ارزش های الهی و دچار شدن به انواع انحرات عقیدتی و فکری و به وجود آمدن انواع خرافات و گمراهی ها گردید. از جمله این انحرافات شامل: شرک و بت پرستی (در دل خدا را قبول داشتند؛ اما در عمل بت های ساخته دست خویش را شریک و واسطه میان خود و خداوند قرار می دادند و گمراهی ناشی ز شرک خیش را جبری و از سوی خدا می دانستند)، خرافه ها و بدعت ها (منظور از خرافات، آداب و سنن خاصی هستند که که بدون دلیل دینی یا عقلی بدان اعتقاد داشتند و منظور از بدعت ها کارهایی که به عنوان حکم الهی و بدون برهان و فرمان خداوند، حکم می راندند)، بد عت ها درباره حیوانات ( عرب جاهلی حکم ویزه ای بر ای این حیوانات پیاده می کردد که به خاط تقرب به بتها و قد ردانی از آن حیوان صورت می گرفت. یا اینکه خوردن گوشت این یوان را مخصوص افراد ویژه ای دانسته و تمامی این موارد را به خداند نسبت د اده و حکم وی می دانستند)، بدعت ها در حج (عرب جاهلی در عرفات وقوف نمی کرد زیرا خود را از از فرزتدان حضرت ابراهیم و ساکنان حرم می دانستند و نام این بدت را حمس نامیده بودند)، عقیده مشرکان در خصو معاد، فرشتگان و جن (مردم آن دوره معاد را غیر از اندکی بار ندشته و به تمسخر می گرفتند. همچنین فرشتگان را دختران خدا و جن را خویشان خدا می دانستند)، هنجارهای اجتماعی و اقتصادی که شامل توهین و ستم به زنان و پایمال کردن حقوق ایشان، زنده به گور کردن دختران، رباخواری، میگساری، قمار بازی و برده داری و انجام عمل نسیئ (یعنی ترتیب چهار ماهی را که حرام بود ه خاطر منافع خویش به هم می زدند) می باشد.
نظام هی حکومتی ناظر در آن دوره بر اساس آداب و رسوم هر قبیله ای بود که درای فرهنگ هی خاصی بودند.غیر از قبیله ها، کاهنان و جچادوگران و... به نوعی بر مردم حاکمیت داشتند و مردم در حل مشکلاتشان به آن ها رجوع می کردند.
کلمه جاهلیت در قرآن به چهار معنای ظن جاهلیت، حکم جاهلیت، تبرج جاهلیتو حمیه جاهلیت به کار رفته که در آن ها به داوری ها، باورهای غلط، خودنمایی ها و تعصبات جاهلی اشاره شده است.  


تاریخ عرب قبل از اسلام
منابع تاریخی جاهلی:
1-منابع باستانی که در بر گیرنده سنگ نبشته ها (بیشترین اطلاعات از از دوره عرب جاهلی از این طریق می باشد) و آثار معماری (شامل آثار منقول مانند سکه ها، اشیای چوبی و... و آثار غیر منقول شامل مثل عمارت ها) است.
2-منابع مکتوب عربی که قرآن کریم (موثقترین منبع و مبنای قانون گذاری اسلامی است؛ زیرا این کتاب از جانب خداوند متعال نازل شده و در صحت نص آن شکی وجود ندارد)، حدیث (دومین منبع شریعت اسلامی که دربردارنده احکام و قوانین اداره جامعه متحول اسلامی است)، کتاب های تفسیر (تشبیهات و استعاراتی را که فهم آن ها برای انسان دشوار است را تبیین می کند و به دو صورت تفسیر مأثور که از پیامبر(ص) نقل شده و تفسیر به رأی که مفسر در آن به لغت و معانی الفاظ تکیه می کند)، سیره و مغازی (به اخبار عصر جاهلی مقارن دوره اسلامی و یا مربوط به حیات پیامبر (ص) می باشند) و نیز کتاب های تاریخی و جغرافیایی (کتاب های تاریخی دو دسته اند: اول کتاب هایی که در برگیرنده محمد بن محمد، شعیری، جامع الاخبار، نجف، مطبعه حیدریه، بی تا، ص عرب در عصر جاهلیت نخستین است و کتاب هایی است که شامل اخبار عرب عصر جاهلی مقارن با دوره اسلامی یا متصل به زندگی پیامبر (ص) است) و شعر جاهلی ( بسیاری از حالات اجتماعی و دینی عرب ها و نیز طبیعت خلق و خوی آن ها را توصیف می کند) از مهم ترین آن هاست.
3- منابع غیر عربی که شامل تورات و تلمود (در این دو کتاب از عرب ها سخن به میان آمده است)، کتاب های عبری، کتب تاریخی یونانی و لاتینی و منابع مسیحی (شامل بسیاری از اخبار عرب و ارتباط و پیوند آنان با یونان و ایران است) است.
معنای کلمه عرب و طبقات آن ها
عرب را به معنای صحرای واقع در غرب سرزمین رافدین و صحرای عرب و شبه جزیره سینا، چادرنشین، فرمانده عرب و اعرابی که در بادیه سکونت دارند، معنا کرده اند.
عرب ها به سه گروه تقسیم می شوند: عرب بائده، عاربه ( منسوب به قحطان اند) و مستعربه منسوب عدنان اند). به طبقه دوم و سوم، عرب بقیه می گویند. عرب بائده به علت شن های روان و فوران آتشفشان ها نابود شده اند. از جمله این اقوام، قوم عاد، ثمود، طسم، جد یس، جرهم و جاسم می باشند.
بیشتر سرزمین های عرب را صحراها تشکیل می دهند که در کل به سه قسمت تقسیم می شوند:
1-سرزمین های سنگی عرب که شامل حره ها، صحرای جنوب و صحرای نفوذ است.
2-سرزمین های سعادتمند عرب: که منظور از آن سرزمین یمن یا زمین سرسبز است.
3-مناطق بیابانی عرب: که به صحرای شام اطلاق می شد، سپس این نام شامل بیابان های وسیع و مناطق صحرایی گردید.

جمعه، 17 آذر 1391

09:21 قبل از ظهر: جغرافیای شبه جزیره العرب
معنای جزیره: جزیره در لغت از «جزر» به معنای قطع کردن و بریدن از یک چیز آمده است و در اصطلاح، خشکی یا قطعه زمینی است که دور تا دور آن را آب فرا گرفته باشد.
خواستگاه اسلام، جزیره یا شبه جزیره است که هر دو اصطلاح صحیح می باشد ولی شبه جزیره دقیق تر می باشد.
شبه جزیره از سه طرف به آب منتهی می شود ولی به علت کوهستان های بلند، رطوبت حاصل از دریا و باران به آن نمی رسد. لذا بیشتر مناطق آن غیر از مناطق جنوبی خشک می باشند.
این جزیره از شرق به خلیج فارس و دریای عمان، از جنوب به اقیانوس هند و خلیج عدن و دریای عرب و از غرب به دریای سرخ منتهی می شود. دریای سرخ از شمالی ترین قسمت جزیره آغاز و تمامی ساحل شرقی جزیره را در بر می گیرد. در واقع قاره آفریقا و کشورهای مثل مصر، سودان، حبشه، ساحل غربی شبه جزیره را تشکیل می دهند. از شمال به بیان های پهناوری که از یک سو به دره فرات و از سوی دیگر به سرزمین سوریه ختم می شود. خلیج عدن در فاصله دریای سرخ و اقیانوس هند قرار دارد و در ادامه ضلع جنوبی جزیره، اقیانوس هند است.
دو تنگه مهم شبه جزیره : 1-تنگه باب المندب در جنوب عربستان که حلقه اتصال قاره آسیا یعنی شبه جزیره یمن با قاره آفریقا و سودان و حبشه که در غرب قرار دارند، است.
2-تنگه هرمز که دریای عمان را به خلیج فارس متصل می کند و جزو محدوده مرزی جزیره العرب محسوب می شود.
جزیره العرب در آستانه ظهور اسلام شامل هفت کشور کنونی بوده است: عربستان، یمن، عمان، امارات متحده عربی، کویت، قطر و بحرین که اختلافی است.
قبلا گفته شد که رومیان شبه جزیره را به سه قسمت و عرب ها به پنج دسته تقسیم می کنند. اما صحیح ترین دسته بندی تقسیم جزیره العرب به دو بخش شمالی که شامل سرزمین های صخره ای و صحرای عربستان است که عربستان مرکزی و بادیه الشام در بر می گیرد و بخش جنوبی که شامل سرزمین های سرسبز مثل یمن است.
نوع زندگی در عربستان شمالی، بیابان گردی و کوچ نشینی است. شغلشان دامداری و پرورش شتر است و بیشتر، از مردم این سرزمین ها به اعرابی یاد کرده اند. نظام حکومتی، قبیله ای است و دارای آب و هوای گرم و خشک است.
اما عربستان جنوبی زندگی شهرنشینی و متمدنی داشته اند و شغلشان کشاورزی، صنعت و مهندسی بوده و نوع حکومت هایشان پادشاهی است. همچنین دارای آب و هوای بارانی و مرطوب هستند.
تعریف قبیله: جماعتی از انسان ها که به یک پدر می رسند.
ارکان هویت و تشکیل قبیله به سه چیز است:
الف-حسب: فضایل و صفات نیک یک قبیله محسوب می شود که منشأ بسیاری از جنگ هاست.
ب-نسب: سرچشمه پدری یا نیای هر فردی را تشکیل می دهند. انواع طبقات نسب به صریح، حدیث، جار، مولا و شریک تقسیم می شود.
ج-عصب: تعصب و عرق عربی نسبت به حسب و نسب است.
رسوم قبیله:
1- حلف: هم پیمانی دو قبیله
2- جوار: همسایگی بین قبایل
3- استلحاق: فرد دیگری را به نسب خود ملحق کردن
شیخ قبیله: از میان قبایلی که دارای ویژگی ها و افتخارات بسیاری هستند و از مسن ترین و با تجربه ترین افراد مگر در برخی موارد اندک انتخاب می شوند.
ویژگی های شیخ قبیله:
1- السخاء: اهل جود و بخشندگی
2- النجده: اهل کمک و یاری به دیگران
3- الصبر: بردبار و شکیبا بودن
4- حلم
5- تواضع
6- البیان: سخنور بودن و بیان عالی داشتن 

ادیان غیر الهی جزیره العرب قبل از اسلام

ادیان غیر الهی

 شرک و بت پرستی :
بدترین نوع انحرافات فکری در عصر جاهلی گرفتاری آنان به شرک و بت پرستی و دوری از توحید و خداشناسی بود البته آنها بخاطر تعلیمات حضرت ابراهیم و برخی از پیامبران که در فاصله های دور بودند در زوایای دل خود خدا را می شناختند و او را آفریدگار جهان می دانستند ولی در عمل برخی از پدیده های عالم از جمله بتهای ساخته و پرداخته دست خود را شریک خدا می دانستند و به جای خدا آنها را می پرستیدند و پای آنها قربا نی می کردند . نخستین کسی که دین اسماعیل را تغییر داد و عرب را به پرستش بتها دعوت کرد عمرو بن لحی بود انچه شگفت آور بود که پیامبر اسلام (ص) در عرض مدت کوتاهی توانست بت پرستی را ریشه کن سازد و جزیره العرب را به کلی از بت و بت پرستی پاکسازی کند.

خرافه ها و بدعتها :
منظور از خرافات اداب و سنتی بود که آنها بی آنکه دلیلی دینی یا عقلی داشته باشند به انها باور داشتند و سخت به آنها پایبند بودند و منظور از بدعتها کارهایی بود که انها را به عنوان حکم الهی و فرمان خدایان انجام می دادند در حالی که خدا به آن فرمان نداده بود. موثر دانستن اجرام آسمانی در مرگ و زندگی ، مراجعه به کاهنان و جادوگران ، افروختن اتش برای طلب باران ؛ دفن شتر در کنار قبر اشراف و موارد دیگر از جمله خرافات عصر جاهلی بوده است .

انواع بدعتها : 
احکام برخی از حیوانات : انها برخی از حیوانات را نامگذاری خاصی می کردند و برای آنها حکمی در نظر می گرفتند به طور مثال : سائبه شتری بود که صاحب آن نذر می کرد که اگر حاجتش روا شود او را آزاد کند بحیره شتری بود که پنج شکم زاییده بود و پنجمی نر بود . اعراب جاهلی این حیوانات را رها می کردند و از انها استفاده نمی کردند و ا ین کار یکی به جهت تقرب به بتها بود و دیگری به عنوان قدر دانی از آن حیوان بود آنان این حکم را به خدا نسبت می دادند و قرآن این حکم را رد کرد و آن را افترایی می داند که به خدا بسته شده است .

بدعتهای آنان در حج : 
از جمله بدعتها این بود که می گفتند : ما فرزندان ابراهیم و ساکنان حرم هستیم و هیچ قبیله ای قدر و منزلت ما را ندارد بنابراین ما وقوف در عرفات نمی کنیم چون صحرای عرفه بیرون از حرم است و ما خود اهل حرم هستیم و وقوف به عرفه را ترک کردند اما قبایل دیگر وقوف به عرفه می کردند و این بدعت را (حمس) می نامند .آنها در طواف هم بدعتهایی داشتند عقیده آنها درباره معاد و فرشتگان و اجنه : نوع مردم جاهلی به معاد و زنده شدن پس از مرگ اعتقادی نداشتند و بیگانگی آنها از مسئله معاد آنچنان بود که وقتی پیامبر اسلام (ص) آن را مطرح کرد آنها پیامبر را به خاطر این سخن متهم به دیوانگی کردند . همچنین مشرکان در عصر جاهلی در باره فرشتگان معتقد بودند که آنها دختران خدا هستند قرآن ضمن رد قاطعانه آن با طنز خاصی می پرسد که چگونه شما دارای پسر هستید ولی خدا دختر دارد و همچنین آنان اجنه و پریان را هم خویشاوندان خدا قلمداد می کردند 

هنجارهای اجتماعی و اقتصادی :
ا لف- توهین به زنان و ستمگری در حق آنان : در عصر جاهلی زن همواره مورد ستم بود و با او مانند یک برده یا کالا رفتار می شود واز حقوق انسانی بی بهره بود ستمگریهای انان در حق زنان این بود که اگر مردی می مرد و زنی از او به جای می ماند پسر بزرگش خود را مالک او می دانست اگر از او خوشش می آمد با او ازدواج می کرد و گرنه او را به ازدواج دیگری در می آورد و مهریه اش را می گرفت و خودش خرج می کرد و قرآن ازدواج با همسر پدر را به شدت نهی می کند . 
ب- زنده به گور کردن دختران : در ان عصر دختر داشتن عیب و ننگ بود و لذا گاهی نوزاد دختر را زنده به گور می کردند و این کار گاهی به خاطر حفظ خود از ننگ دختر داشتن بود و گاهی از سر ناتوانی از تامین خوراک او بود و قرآن در آیات متعددی به این جنایت مشرکان اشاره می کند و هر دو عامل را خاطر نشان می کند . 
ج- ربا خوری و میگساری و قمار بازی و برده داری : در خصوص ربا خوری که ثروتمندان آن عصر سخت گرفتار آن بودند و به یک باره با آن مبارزه نشد و دست آخر حرمت قطعی آن اعلام گردید . و در خصوص شرابخوری که آ« هم به صورت یک عادت در آمده بودند مانند رباخوری ، اسلام به صورت تدریجی با آن برخورد کرد . برده داری هم یکی از کارهای رایج در عصر جاهلی یود که از آنان هر گونه کاری می کشیدند و در حق آنان ظلم می کردند و اسلام مردم را به خوشرفتاری با بردگان دعوت نمود و از مردم خواست مانع ازدواج بردگان خود نشوند. 
د- انجام عمل (نسیی) در عصر جاهلی چهار ماه از ماههای قمری ( رجب، ذیعقهده ، ذیحجه، محرم ) را ماههای حرام می گفتند و در این ماهها از هر گونه جنگ و خونریزی پرهیز می نمودند ولی در عصر جاهلی به خاطر منافع خودشان ترتیب انها را به هم می زدند و گاهی حرام بودن یک ماه را به تاخیر می انداختند و ماه دیگری را به جای آن حرام اعلام می کردند و این هر ساله طی مراسمی پس از انجام مناسک حج اعلام می شد و به آن (نسیی) می گفتند لذا قرآن آن را کاری زشت و فزونی در کفر اعلام کرد. 

نظام های حکومتی : در میان اعراب عصر جاهلی حکومتی از نوع حکومتهای معروف وجود نداشت واگر بخواهیم نامی برای نظام اجتماعی آنان پیدا کنیم می توانیم ان را نظام قبیلگی بنامیم هر قبیله ای برای خود رئیس واداب رسومی داشت ودر شهر مکه واطراف ان قبایل مختلف با حفظ فرهنگ خاص خود تحت نظام هماهنگی زندگی می کردند کارهای مهم بر عهده قبیله ها وافراد خاصی بودواین مناصب به ارث به آنان می رسید کارهای مهم قبیله عبارتند از : مباشرت در امر (نسیی) ، کلید داری کعبه ، خدمت به زائران ، تعمیر مسجدالحرام بود که آنان به این مناصب افتخار می کردند . در حالی که قرآن ایمان به خدا و جهاد را بالاتر از این مناصب معرفی می کند .

سیره اهل بیت ع

درس سیره

پیامبران ص با عصمتی که دارند مسئولیت هدایت جامعه رو به عهده دارند را ؟ چون اول با عصمتش خودش را حفظ میکند

سیره نبوی =سنت = شیوه و روش=شامل خوب یا بد=

سیره= روش خاص زندگی هرکس(مختارانه)=//متفاوت با عادات شخصی است(نا آگاهانه)

سیره شامل: امر ونهی -گفتار یا کردار یا ترک فعل پیامبراست که برای ما قانون و سیره است شامل 2گروه:1عملی 2-گفتاری

سیره معصوین:سیره معصوین در انتخاب و انجامو تقریر قوانین و دستورات الهی-

ضرورت شناخت سیره: پس شناخت سیره معصوین در راستای شناخت دستورات خداوند است.مورد نیاز است جهت صدور و استنباط احکام الهی=پس مطالعه سیره در فقه ضروری است= اخلاق هم الگوهایش را از سیره معصوین میگیرد =الگوهای تربیتی هم از سیره معصوین به دست می آید=پس در همه شئون زندگی به سیره معصوین نیاز است

آیا سیره معصوین اعتبار دارد؟ بله خود خدا می فرمایند: اعتبار در حد قران دارند پیامبر ص میقرمایند: انی تارک فیکم الثقلین...

=پس اعتبار قران و اهلبیت یک اندازه است

اقسام سیره معصوین:1کرداری 2تقریری 3امضایی 4 تاییدی

علل تفاوت سیره: زمان طولانی سیره معصوین از پیامبر ص تا پایان غیبت صغری (342 سال-غیبت صغری 329 است)=<پس بحث تاثیر زمان و مکان در تفاوت سیره ها در شرایط و زمان مختلف حل می شود.با احتساب شرایط عصر تقیه

---------------------

هدف از خلقت انسان عبادت پروردگار است(و ما خلفت الجن و الانس الا لیعبدون) وهمه ی هستی درحال عبادت پروردگارند.

وظیفه معصوین-:1 عبادت پروردگار 2 دعوت مردم به عبادت پروردگار

سیره عبادی معصوین هم با توجه به شرایط شان(در زندان در تقیه و...) قدری تفاوت داشت

اهلبیت خود بهترین عبادت را داشتند(سوره مزمل) وازآنجا که خداوند آنهارا اسوه حسنه قرار داده، باید الگو قرار گیرند برای ما

الف- سیره عملی عبادی معصوین: 1-علی ع: با شهرت عبادات فراوانش- شبها در نخلستان انقدر نماز میخواند وگریه میکرد تا بیهوش میشد از بعد نماز مغرب تا نماز صبح عبادتش ادامه داشت تا دوباره فردا به حل و فصل امور بپردازد.هنگام نماز که میشد رنگش تغییر میکرد و بدنش میلرزیدو میگفت هنگام ادای امانتی است که آسمانها و زمین تحمل پذیرش آنرا ندارند.

2-حضرت فاطمه س: مصداق آیه تطیر

3-امام حسن ع: مثل پدرش هنگام نماز که میشد رنگش تغییر میکرد.20 بار حج رفت

4- امام حسین ع:با نماز معروف ظهر عاشوراوسایر عبادات

5- امام سجاد ع:معروف به زین العابدین-عبادتش مانند علی ع وپیامبر ص بود-از شدت عبادت در سرو صورتش پیدا بود

علل خاص بودن عبادت امام سجادع: الف-در خفقان و اختناق ومراقبت حکومت بیشتر به نماز پرداخت. ب- در پی اثر کردن تبلیغات بنی امیه در ادعای خارجی بودن اهل بیت  ج-بی توجهی امویان و به تبع مردم به عبادت

6- امام باقر ع: در عبادت پیشوا بود

7- امام صادق ع:روزه در ایام سال- عابد زمان خود-جزئیات عباداتشان نقل نشده-بیشتر به مبارزه علمی می پرداختند

8-امام کاظم ع: عابد زمانش بود از شب تاصبح عبادت میکرد و در نماز می لرزید حتی در زندان شیوه عبادتش همین بود و

روزها روزه بود

9-امام رضا ع: ایشان نیز اهل تهجد شبانه بود

10- امام جواد ع: ایشان نیز نوافل معروفی دارند.

11- امام هادی ع: ایشان نیز در عبادت در عصر خود یگانه بود

12-امام عسکری ع: ایشان نیز در عبادت در زمان خود معروف بودند.حتی در زندان روزه دار بود- به گونه ای که زندانبانانش نیز به عبادت روی آوردند.

13-امام زمان عجل الله: زمین از عبادت او استوار است.

عبادت خداوند در سختیها:امام سجاد ع می فرماید علی ع وقتی دچار مصیبتی می شدند هزار رکعت نماز می خواندو به 60 مسکین غذا میداد 3روز هم روزه می گرفت.

عبادت در شکر نعمت ها:

سیره دستوری اهل بیت ع در موضوع عبادت: اهل بیت ع دستورات متفاوت وفراوانی برای این مهم دارند.تنوع عبادات مستحبی در اعیاد و ایام متفاوت بیانگر آن می باشد

 

خلاسه جلسه چت 30 آبان درس سيره معصومین ع

خلاسه جلسه چت 30 آبان درس سيره

در ابتدا خلاصه اي از جلسه قبلي : در مورد سیره بهداشتی پیامبر ص ،تعریف سیره - فضیلت - مناقب و در آخر هم سیره بهداشتی پیامبر،در مورد سيره بهداشتي پيامبر هم گفتيم  مو های پیامبر در عین حالی که بلند بود ولی همیشه شانه زده ومرتب بود،از اهمیت مسواک عطر و روغن به سر زدن تمیز بودن،پیامبر اسلام نظافت را همانند تقوا وظیفه همگان می دانست،بهداشت جسم مانند مسواک و خلال و نظافت و استحمام،پیامبر هر روز خود را با اب تمیز شست و شو میداد ، موهای سرش را با برگ سدر میشست و خود را با مشک و عنبر خوشبو میکرد ، شانه ، سرمه دان ، قیچی و مسواک جزء اسباب مسافرتش بود و اغلب اوقات لباسی سفید و تمیز به تن داشت که هیچگاه الوده نبودهنگامی که جمعی بر ایشان وارد میشدند زیباترین لباسش را میپوشید و اصحابشان را به این کار دستور میدادند،

خب به نظر شما سیره بهداشتی پیامبرص چقدر به درد امروز ما میخوره؟بسیار با توجه به اینکه از نظر علوم جدید هم تائید شده اند،روش و منش پیامبر در امور بهداشتی امروز میتونه بهترین باشه اگر به جایی نرسیدیم بخاطر دوری ازین منش و روش هست

اگه علوم جدید تاییدش نمیکرد چی؟گیریم علم ثابت نمیکرد اونوقت چی؟آیا هرچیزی را که علم ثابت کند درست است؟علم هميشه عقب تر از چيزهايي كه توسط اسلام ثابت شده،

آیا نظریات علمی هیچوقت ابطال نمیشن؟بسياري از چيزهايي كه كشف مي شود در دين اسلام آمده است. ابطال می شوند

اول اینکه ما اول ازهمه مکلف به تکلیفیم؟2- اینکه بامنطق سازگار است3- اینکه اگر بامنطق هم سازگار نباشد ضرری هم ندارد

4- اینکه ضرری هم ندارد که منفعت دارد ...

کجا کسی دیده علمای اسلامی جوان مر گ شوند الا به شهادت؟علمای ما عموما پیر هستند و سایه شون مستدام بالای 70 80 سال. در حالی که متوسط مرگ میر 20 30 سال از این پایین تره

درس اين جلسه سيره دعايي :

سیره دعایی در مورد چی میگه؟ بگید ببینم: دعا برای والدین دعا برای فرزندان دعای طلب باران دعیا پیش و پس صدقه دعا برای دفع دشمن دعا برای نوشیدن آب دعا یصبح گاهی پرندگاندعا یسوار شدن بر مرکب دعا به هنگام داد و ستد دعا برای همسایگان -دعا برا تمام وقتها و کارها،تنها راه رسیدن به كمال، انجام اطاعت و عبادت خداست و از آنجا كه عقل بشر نمی‌تواند مستقلاً به ماهیت تمام عبادات و چگونگی انجام آن پی ببرد، ناچار است به معصومین ـ علیهم السّلام ـ رجوع كند و بی‌كم و كاست شیوه آنان را به كار گیرد و در دعا كردن كه برترین عبادات است، و بهترین راه برقراری ارتباط با خداست، باید روش و سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ به كار گرفته شود. در خواست و طلب خیر از خداوند رابرای تمام امور

چرا زبان دعا؟ویژگی زبان دعا چیست؟همگانی هست،فقیر و غنی میتونن استفاده کنن،صمیمانه تر هست،تضرع و فروتني در برابر پروردگار.

کسی در مقابلش جبهه میگیره؟خير. ادب در مقابل خالق هستی است و با خواهش.

یک طرف دعا خداست طرف دیگه کیه؟بنده

زبان دعا چه ویژگیهایی دارد؟ ساده صمیمی بدون تکبر،از روی خواهش وتضرع باشدگرمی و کششی داره که در زبان های دیگه نیست،پس دعا همه اش رابطه ی انسان با خدا نیست یک بعد دیگرش آموزش است و ابعاد فراوان دیگر بله مثل دعاهای امام سجاد که جندین بعد دارد،یک اثر دیگرش هم ارامش هست،

اینکه امام به حیوانات دعا میکنه یعنی چی؟برای در امان ماندن از شر بعضی حیوانات،حالا اقسام این دعاها رو با مخاطباش بگید،اهل بیت در حق کیا دعا کردن؟در حق همسایه - بیمار فرزند والدین،در حق دوستان و یاری کنندگان اهل بیت،در حق همه،دشمنان ،همسایه ، فقیر ،گرفتار،مسافر ،فرزند، پدر ومادر

به نظر شما پیامد دعا برای پدر ومادر چیست؟اثر واقعیش برای خود ماست،تحت مغفرت و آمرزش خداوند قرار مي گيرند

آمرزش گناهانشون وتوفیقات روز افزون وجاری شدن خیرات این دعا به خودمان

آیا یک زبان برای تدیر از اونها نیست؟ بهشون بگید خدا سایه تون رو سرم نگهداره ..محبتشون بیشتر نمیشه؟ ادم به آرامش بیشتری نمیرسه؟ سازنده نیست؟پس یک اثر دعا در سازندگیشه

حالا هرکدوم یک دونه از این دعاها رو توضیح بدید ببینم؟رضایت الهی را هم در پی دارد و خو.د فرد را بهرمند از امورات خیر در دنیا و اخرت میکند،مثلا دعا برای مرزبانان ،کمک به خودمان هست اگر اینناندرست مرزبانی کنند ما حفظ خواهیم شد

خیر دنیا وآخرت،که اگر نصیبشون بشه متونن شافعمون هم در امور دنیوی وهم آخرت بشند،دعا برای استاد که سلامتیش باعث پیشرفت دین و دینداری میشه،دعا در حق همسايه كه سبب مي شود انسان كسي را آذار و اذيت نكند و به او در همه حال كمك كند،دعای والدین برای فرزندان علاوه بر امورات تربیتی شامل دعای در حق فرزند در بردارنده این است که خداوند به او طول عمر بدهد او راز خطرات در امان بدارد -هدایت کند،دعا برای فرج ولی خدا که آثار فراوانی برای خودمون و.. داره

وقتی میبینی مادرت سرنماز داره برات دعا میکنه فکر نمیکنی پس خیلی دوستت داره؟حتما همینطوره پس یکی از لایه های دعا تزریق محبت به مخاطب است،زبان طعن نست،نفرین نیست،امر نیست،نهی نیست،گله نیست،تلخ نيست ،خير خواهي و دوستي است پس دعا بر خلاف نفرین بار مثبت دارد هر چند جمله خواهشی است،

تكليف جلسه بعدي یعد سیره عبادی است.

 

 

با تشكراز: عظيمه جنگ آرا

خلاسه جلسه چت 2/9/92: درس جهان در آستانه بعثت

خلاسه جلسه چت 2/9/92: درس جهان در آستانه بعثت

در ابتدا مرور جلسه قبلي : شبه جزيره عربستان از نظر آب وهوا به 3 قسم تقسیم می شود: 1- عربستان صخره ای-صحرایی-3-عربستان خوش بخت-

منطقه شمال حجاز عربستان مركزي جنوبي كه داراي اب وهواي خوبي است.

سا کنان عربیستان چه کسانی هستند؟

رونق اولیه اشش برای چاه زمزم بوده است .

مطالب درس جديد : تو این جغرافیا چه کسانی ساکن اند؟ به ساکنان جزیره عرب ميگفتند. این اعراب چند گروه بودند.

خدا تو قران میگه لم یخلق مثلها فی البلاد،قوم عاد عرب اصیل بودن. گفتیم اعراب ساکنان جزیره ان یه عده عرب قدیمی و اصیل اند که از بین رفتندو نابود شدند مثل عاد و ثمود اونایی که بعد اینها اومدن اصیل نیستن بهشوون باقیه میگن یا مستعربه

پس مستعربه از گروه دوم اعراب اند اما اعراب به جا مانده در عربیستان دو گروه بودن : 1-یک گروه که در عربستان جنوبی و خوشبخت ساکن بودن 2 یک عده به عربستان شمالی اومدند مثل حضرت اسماعیل که پدرش اون رو به حجاز اورده بود پیامبر ص از نسل حضرت اسماعیله

پس عرب شمال و جنوبی چه کسانی اند؟عرب شمال عدنانی عرب جنوب قحطانی . عرب شمالی از جنوب عربستان نیومدن از شمال عربستان و خارج از اونجا اومدندبه عرب جنوب قحطانی و شمال عدنانی میگن

اعراب یه دسته بندی دیگه هم دارند: به لحاظ نوع زندگی : اعرابی و عرب. اعراب ی چادر نشین اند و بیابانگرد،عرب شهر نشینن و یکجا نشین. اعرابی هادین درست و حسابی و فرهنگ درست و حسابی نداشتن. پیامبر ص فرمود: کالمرتد هست کسیکه بعد از شهروندی بره اعرابی بشه مگه کساین که شخصیت پخته تری داشتن مجوز کتب ی ازپیامبر ص می گرفتن . قانون و قضا نداشتن اعرابی ها. عموما هم دامدار بودن

چند ویزگی دارن اعرابی ها : صاحب نعجه و انتواء- ارتیاد و مساقط الغیث ان. دنبال اماکن باران زا و صاحب گله ودنبال پراگاه و اهل پیش گویی ان صاحب گله وگوسفند بودند دنبال چراگاه وپیگیر محلهای بارش باران

قبیله شامل چه افرادی میشه؟رئس و خویشاوندان.

 قبیله باید درچند چیز مشترک بود؟ 3تا- حسب عصب نسب

اینهابه چه معنا هستن؟ نسب =پدر واحد ،حسب فضایل قبیله است ، عصب تعصب داشتن به قبیله

گاهی وقتا کسی این 3تا رو نداشت اما عضو قبیله میشد اینم طبق چند قاعده صورت میگرفت

مثل شریک -مولی- جار-حلیف

طبق قوانینی که گفتیم مولی از چه راهی عضو قبیله می شد؟ دوستی

جار چطور؟حمایت قوی از ضعیف

استلحاق چطور؟قبیله ضعیف خودش رو زیرمجموعه قبیله بزرگتر میکرد

حلف چطور؟هم پیمانی و قسم خوردن

در راس قبیله چه کسی قرار داشت؟ریس قبیله و ريش سفيد قبيله

رییس قبیله باید چه ویؤگی هایی داشته باشه تارییس باشه ؟باتجربه وقوی ،ثروت صبر حلم فصاحت،سحاوتمند بود،خییر و کمک رسان بود،تواضع داشت،به خاط ر این بخشندگی اموالی رو هم از غنایم و...میدادن بهش.

تكليف جلسه بعد : برای جلسه بعد ادیان جزیره رو بخونید

حالا برگردیم به شیخ قبیله واينكه چه چور ادمی بود؟ادمی شجاع صبور بافصاحت و متواضع و با سخاوت،قابل اطمینان افراد دیگر،رییس قبیله لزوما پبرترین نبودبسیار بخشنده ودارای شجاعت وحلو وتواضع و. مثل هاشم جد پیامبرص که پیر نبود

اولین نفرات که میچنگیدن اموال طرف شکست خورده به رییس مقابل میرسیوو یک چهارم غنایم هم به رییس می رسید

توسط: عظیمه جنگ آرا