معاني فرهنگ و تمدن
تعريف تمدن: واژه تمدن به ظاهر صورت عربي دارد وبر وزن تفعل است[1].
در فارسي به معناي زيستن در شهر يا زندگي شهرنشينانه است وبه زندگي آدمي از زماني اشاره دارد كه در واحد اجتماعي بزرگتر يكجانشين شد[2].
تمدن: پديده زنده اي است كه ميان اجزاي آن ارتباط برقرار است تغيير درهرجزدر جز ديگرتاثير مي گذارد.[3]
تمدن به شكل كلي آن عبارت از يك نظم كلي اجتماعي است كه در نتيجه وجود آن خلاقيت فرهنگي امكان پذير مي شود وجريان پيدا مي كند [4].
واژه فرهنگ از دو پاره: فر: پيش وهنگ:كشيدن تشكيل شده است.[5]
در لاتين به معناي كشت وپرورانيدن است.ودراروپايي:بر عمل بيرون كشيدن اندوخته هاي نهفته جامعه واستفاده از سرمايه هاي
معنوي دلالت دارد [6].
فرهگ در زبان فارسي: ادب، تربيت، دانش،علم، معرفت، مجموعه آداب ورسوم، مجموعه علوم ومعارف و هنر هاي يك قوم است.[7]
معادل فرهنگ درزبان عربي: كلمه ثقاقت به معناي آموختن، ماهر شدن و يافتن است.[8]
در ادبيات اسلامي :معادل فارسي بطور خاص ندارد، اما در قرآن و روايات مفاهيم وكلماتي وجود دارد كه دربردارنده معناي
فرهنگ هستندمانند:علم، ادب، بصيرت، فهم، شعور،عقل و... كه هر گاه مسلماني واجد آن شد آن فرد داراي فرهنگ است.[9]
مفهوم علمي اصطلاح فرهنگ در دانش مردم شناسي وانسان شناسي نخستين بار در انگلستان به كار رفته وادوارد تيلور آن را
درتأليف خود كه به نام فرهنگ ابتدايي منتشر شده، وصف كرده است.[10]
رالف لينتون انسان شناس آمريكايي ،فرهنگ راتركيبي ازرفتار كسب شده مي داند كه به وسيله اعضاي جامعه معيني از نسلي به
نسل ديگر منتقل مي شود ودر ميان افراد مشترك است.[11]
گوستاو كلم مي گويد:فرهنگ شامل آداب ورسوم، اطلاعات ، تخصص ها، علم وهنر، زندگي خانوادگي ومذهب است وهنگامي
مطرح مي شود كه تجربيات ودانسته هاي گذشتگان به جوانان منتقل گردد.[12]
جامعه فاقد فرهنگ وجود ندارد و تعاليم انبيا فرهنگ ديني را به وجود مي آورد .به همراه تحول در افكار و انديشه ها وتكامل آنها فرهنگ هم تكامل يافته تر مي شود[13]
فرهنگي كه از پويايي و بالندگي و قدرت تطبيق با شرايط و تامين نيازهاي انسان ها برخوردار باشد به راه خود ادامه مي دهد و فرهنگي كه اينها را ندارد مرگ آن فرا مي رسد.[14]
[1] تاريخ تمدن عبدالحسين آذرنگ.
[2] همان.
[3] همان.
[4] گاهواره تمدن ويل دورانت.
[5] تاريخ تمدن عبدالحسين آذرنگ.
[6] همان.
[7] مردم شناسي فرهنگي مهدي زند وكيلي.
[9] همان.
[10] زمينه فرهگ شناسي محمود روح الاميني.
[11] مردم شناسي فرهنگي مهدي زند وكيلي.
[12] همان.
[13] همان.
[14] همان.
تهیه شده توسط:نرگس رمضانی ارشد تاریخ اسلام معصومیه قم