درباره ی سرنوشت تمدن ها و ترقی و سقوط آن ها چهار دیدگاه وجود دارد :

1.نظریه ی تکامل

گذر زمان، جامعه ی انسانی را به سعادت و کمال نزدیک تر می نماید و عاقبت این جامعه، رسیدن به کمال است و این ناشی از جبر تاریخ است.

این دیدگاه مربوط به مارکسیست ها و مجموعه ی کسانی است که همه چیز را درعلل مادی منحصر می دانند.

2. نظریه ی انحطاط

منتهای سیر جوامع بشری، انحطاط و زوال است و هر چه به آینده نزدیک تر می شویم، به انحطاط کامل نیز نزدیک می شویم. از جمله طرفداران این نظریه، فون ویزه است.

3. نظریه ی دورانی ایستا

بعد از طی مراحل مختلف به زوال می رسد و بعد از آن جوامع دیگری می آیند و سرنوشت قبلی را پیدا می کنند. از طرفداران این نظریه، ویکو ایتالیایی و سوروکین آمریکایی بودند.

4. نظریه ی دورانی تشکیلی یا حلزونی

در این جا هر امتی یک اجل مسمّی و مراحل متعددی دارد تا به انحطاط می رسند و نوبت به جوامع بعدی می رسد ولی این ویژگی مربوط به امت ها و جوامع خاص و یا مربوط به تک تک جوامع است.

شهید مطهری چنین نظری دارد و می گوید : انسان می تواند حوادث گذشته ی بشر را در جهات مثبت و منفی مطالعه نموده  و مانند گذشتگان بلکه بهتر و قوی تر به سوی کمال حرکت کند.

لازم به ذکر است که شهید مطهری از آیات و روایات بهره گرفته است.

 

نشانه های انحطاط فرهنگ و تمدن از دیدگاه قرآن :

1.عصیان و نافرمانی از دستورات الهی

2.تکبر و خود برتر بینی

3.توجه به امتیازات مادی به جای امتیازات علمی و معنوی

4.نسبت دادن گناه  خود به دیگران

5.اغوا، فریب و گمراه ساختن مردم

6.افترا به خدا برای پیشبرد مقاصد شیطانی

7.ریاکاری و پوشیدن لباس خیرخواهی

 

عوامل کلی و اصلی انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی :

1.انحراف از مسیر اصلی اسلام

1-1 انحراف در اعتقاد به قضا و قدر حتمی

1-2 انحراف در اعتقاد به حیات بعد از مرگ

1-3 انحراف در فهم تقیه

1-4 انحراف در فهم شفاعت

1-5 انحراف در فهم انتظار فرج

 

2. تفرقه

عوامل نفسانی منجر به شکل گیری فرقه و تفرقه :

الف : عدم شناخت واقعیت اسلام

ب : خودخواهی و هواپرستی

 

3. رهبری های غلط و رهبران نالایق

4. خوش گذرانی و تجمل گرایی حاکمان

 

عوامل انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی :

1.در اختیار نداشتن ابزارهای جنگی آتشین یا وسایلی که تعرض را امکان پذیر سازد.

2.نداشتن ابزارهای تسلط سیاسی یعنی آزادی سیاسی به معنی واقع

3.تقسیم نکردن امتیازات و ثروت اقتصادی به این معنی که کنترل سازمان و سود کلی از آن اروپاییان بود و زحمت و رنج و درآمد ناچیز از آن بومیان بود.

تاین بن می گوید : دور کردن بومیان از فرهنگشان، تحول فرهنگ ها را غیر ممکن می سازد.

 

عوامل ترقی فرهنگ و تمدن اسلامی :

زبان، دین، خط، علوم، صنعت و هنر، اقتصاد، معماری، پزشکی، پارچه بافی و قالی بافی، کشاورزی و دامداری، ورزش، تجارت و صنعت حمل و نقل، اخلاق و خانواده، بهداشت و درمان

منابع :

1.تمدن و فرهنگ، دکتر علی شریعتی، انتشارات الفتح

2.تاریخ تمدن و فرهنگ، مجید یکتایی، انتشارات گوتنبرگ

3.تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، زین الدین قربانی، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم  1370

4.درآمدی بر تاثیر فرهنگ و تمئن ایران در جهان، عباس قدیانی، چاپ اول  1376

5.تاریخ تمدن و فرهنگ ایران از اسلام تا صفویه، دکتر احمد تاجی بخش، انتشارات نوید شیراز، چاپ اول  1381

6.اینترنت

نویسنده: سکینه قاضی خانی-ارشد تاریخ اسلام-معصومیه قم