حربه دیگر دشمنان در برجسته سازی اشعار فروغ فرخزاد
" فروغ فرخزاد "
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست !
خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،خدا در دستان مردی است که نابینایی رااز خیابان رد می کتد ،
خدا در اتومبیل پسری است که
مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،
خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !!
خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!!
خدا کنار کودکی است که می خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !!
خدا کنارساعت کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!!
از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟!
خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟
خدا همین جاست ، نه فقط در عربستان!
خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه فقط عربی را !
خدایا دوستت دارم و دوستانم را به تو میسپارم که لحظه ای غم نبینند...
*****
یا این شعر:
"زن که باشی"
ترس های کوچکی داری !
از کوچه های بلند ، از غروب های خلوت
و از خیابان های بدون عابر می ترسی !
از صدای موتورسیکلت ها و دوچرخه هایی که بی هدف
در کوچه پس کوچه ها می چرخند ، می ترسی !
از بوق ماشین هایی که ظهرهای گرم تابستان جلوی پاهایت ترمز می کنند،
و تو فقط چهره ی آدم هایی را می بینی،
که در چشم هایشان حس نوع دوستی موج می زند...!
"زن که باشی"
ترس های کوچکی داری...
"زن که باشی"
مهربانی ات دست خودت نیست !
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند ؛
دلرحم می شوی حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
"زن که باشی"
درباره‌ات قضاوت میکنند؛
در باره‌ی لبخندی که بی‌ریا نثار هر احمقی کردی!
درباره‌ی زیبایی‌ات... که دست خودت نبوده و نیست!!!
درباره‌ی تارهای مویت...
که بی‌خیال از نگاه شک‌آلوده‌ی احمق‌ها از روسری بیرون ریخته‌اند...
درباره‌ی روحت، جسمت، درباره‌ی تو و زن بودنت،
عشقت، قضاوت میکنند !!!
که مدعی هستند دست نوشته ی فروغ است
***
و اما نقد:
انواع نقد: نقد سازنده و نقد مخرب
: نقد چیست؟نقد در لغت یعنی جدا کردن دینار و درهم و بهین چیزی را برگزیدن.نقد در اصطلاح ادب یعنی تشخیص محاسن و معایب سخنیا بررسی اصول و عواملی که باعث رد یا قبول اثری گردد. انواع نقد (مکاتب مهم نقادی) :1-نقد لغوی : بررسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی را نقد لغوی می گویند.چه مواردی در نقد لغوی بررسی می شود؟آ)زبان و اصول و قواعد آنب)کلمات و کاربرد آنپ)دستور زبانت) خلق تعبیرات زیبا و خوش آهنگ و عدم کاربرد تعبیرات کهنه و تکراریو ........2-نقد فنّی: یعنی بحث در چگونگی کاربرد آرایه های ادبی(فنون بلاغی)در شعر و نثر و ارزش و اعتبار آن .یادآوری:مهم ترین نوع نقد در ادبیات فارسی و عربی نقد فنی است.3-نقد اخلاقی : یعنی توجه به انضباط ، ارزش ها و مباحث اخلاقی آثار.4-نقد تاریخی: یعنی توجه به تاریخ ادبیات . ناقد در این نوع نقد نیاز به استعداد ادبی نداردو فقط به تلاش نیاز دارد.5-نقد روان شناسی: یعنی بررسی جریان باطنی و احوال درونی شاعر یا نویسنده و تأثیری که محیط و سنت در آفرینش اثر دارد6-نقد اجتماعی7-نقد زیباشناسی
و هررشته ای برای خودش اصول نقادی داره که متفاوتند اما تو بعضی مسایل هم مشترکاتی بین نقدها وجود داره
درون مایه ی شعر چیه؟ با توجه به این که گفتیم این شعر مربوط به دوران فترته آیا فروغ فق قصد داره بگه زن مظلومه؟ البته فروغ خرخزاد دوران کودکی و جوانی سختی داشته و جدایی از همسر و فرزندش هم اونو نا امید کرده و به جنس مرد بدبین . اما زن اینجا نماده. نمادی از جامعه ی ایران که مورد حمله قرارگرفته فرهنگش،مردمش،و فروغ محکوم کرده این تهاجم رو (....درموردت قضاوت می کنند)یا بوق های ماشین هایی .....موج میزنن))یعنی گرگ در لباس میش. پس شاعر یک جریان سیاسی اجتماعی رو مد نظر داشته. صلابت گفتار فروغ مربوط به آزادی در سمبولیسم است در این جریان شاعر به نماد صحبت میکنه پس محاکمه نمیشه
جملات کوتاهه و مناسب برای شعار پس بستر شعر چریکی میشه شعر اوایل انقلاب و جریان سیاهکل
1-نوشته های فروع فرخزاد در مورد زن'یاس،نا امیدی مربوط به دوران فترت ادبیات فارسیه یعنی بعد از کودتای28مرداد1332 که جو سانسور و اختناق بیشتر میشه و شاعران به صورت نمادین یا به اصطلاح سمبولیستی شعر میگن
میدونیم که جریان های ادبی به طور همزمان وارد ایران شدن از سمبولیسم و ناتورالیسم و ملیتاریسم و ....که این جریانات توسط غربی ها تجربه شدن ولی برا ایران جدید هستن برا همین ما دچار افراط و تفریط در اونا میشدیم . جریان فمینیسم هم همینطوره فروغ در اون دچار افراط شده و تاثیرش رو بوضوح در اشعارش وجود داره
خلاصه اینکه:فروغ شاعری برونگراس و بعضیا اونو به عنوان شاعر سمبولیست قبول ندارن .اون درمقابل جریان انیما می ایسته و شعر مونث رو بنا می کنه مونث نه به معنی شعر زنانه.
شعر جریان یک جامعه اس که محکوم میشه، مورد قضاوت قرار میگیره،پستی و بلندی رو طی می کنه و لقمه ی گرگ به ظاهر میش میشه ولی نمی تونه حرف بزنه این وضع ایران دهه 30بود
4-از نظر واژگانی توجه کنید به واژگان گرما،تابستان، که حالت ایستایی و سکون به شعر می دهند. تکرار کلمه قضاوت نشان دهنده محکومیت و سربه زیری است
آوردن کلمه هایی مثل موتور سیکلت و دوچرخه سیالیت و سرعت گذشت زمان رو نشون میده زمانی که با ترس و اضطراب طی میشه تقابل دوچرخه که بی صدا حرکت میکنه با موتور که سرو صدا داره نمادی از تقابل جریان شاعران سنت گرا و موج نو هست
واژه ی موج بیانگر پستی و بلندی زندگی است
تکرار صامت (ز)و(ن) نشون دهنده ی صدای خفه ی شاعر مثل زنبور صداش آروم و نیشش درد آور
3-از نظر ساختاری :به شکل شعر نگاه کنین شعر نو هس اما چه نوعی از شعر نو؟به این شعر ؛شعر مونث میگن که فروغ نماینده ی اونه . شعر مونث نوعی از شعر نو هس که شاعر یاس نا امیدی مرگ و ...با زبان طبیعت بیان میکنه یعنی نماد گرا هس نماینده بهتر این شعر تولدی دیگر از فروغ فرخزاد است . لحن زنانگی در آثار فروغ باعث رقت و لطافت میشه که تاثیر کلام رو بالا میبره
جزیی نگری یکی از مختصات شعر مونث است و البته هنر فروغ برا همینه که میگن نوشته هر زنی یک کتاب تاریخه
تصویر آفرینی ، تکرار کلمات و .. هم بر جزالت کلام فروغ افزوده
